عدم اجازه موتورسواری به زنان، به بهانه این که به آنان گواهینامه داده نمیشود در حالیست که در برنامه انتخاباتی رئیسجمهور رئیسی، زنان موتورسوار، با حمل پوسترهای او، حمایت خود را از رئیسجمهور اعلام کردند. ضمن این که رشیدی کوچی یکی از نمایندگان مجلس، اخیرا در توئیتی به بدون اشکال بودن موتورسواری زنان اشاره کرده و گفته: «استناد نیروی محترم انتظامی به تبصره ماده ۲ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۷۵ مجلس است (صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای مردان برعهده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است).با توجه به صدور حکم یکی از شعب دیوان عدالت اداری در سال ۹۸ مبنی بر اجازه صدور گواهینامه برای بانوان ایرانی و اینکه برای موتورسواری و دوچرخه سواری بانوان اصلا منع قانونی وجود ندارد و قید مقرر در ماده ۲۰ نافی صلاحیت آن مرجع مبنی بر اختیارات و وظایف صدور گواهینامه برای زنان نیست.» این برخوردهای دوگانه در رابطه با مسائل مربوط به زنان، همچنان ادامه دارد.
«فراز» دلیل عدم صدور گواهینامه موتورسواری برای زنان و نیز منع آنان از موتورسواری را با کیومرث سرمدی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، در میان گذاشته است با این مقدمه که براساس آمار حدود نیمی از موتورسواران مرد هم گواهینامه موتورسواری ندارند!
سرمدی میگوید: ضمن این که برخی از آقایان گواهینامه موتوسورای ندارند، برخی از آقایان گواهینامه رانندگی خودرو هم ندارند؛ در هر حالت این افراد مرتکب تخلف میشوند و قانون با آنها برخورد میکند، این تخلف در هر حوزهای ممکن است بیفتد و طبق قانون با افراد متخلف برخورد میشود. اما در بحث عدم اجازه زنان در مورد گرفتن گواهینامه و موتورسواری، باید بگویم که اولا ما نیاز به اصلاح قانون در این زمینه داریم؛ اما نکته مهم این است که موتورسواری زنان، فعلا متناسب با عرف و فرهنگ جامعه نیست. من معتقدم در اینطور مسائل باید ویژگیهای روحی-روانی و جسمی زنان را در نظر گرفت. پس اگر در قانون یا در شرع ما در برخی موارد ممنوعیتی برای زنان دیده شده، حتما متناسب با روحیه لطیف! و ویژگیهای خاص زنان و درجهت حفظ شان آنان است.
آقای سرمدی احتمالا شما هم میدانید که برخی زنان موتورسوار، در مسابقات موتورسواری شرکت میکنند، نکته دیگر این که زنان در مناطق عشایری، سوار اسب میشوند و اسب سواری زنان، از قدیم معمول بوده و کسی در این مورد ایرادی وارد نکرده، در این مورد چه نظری دارید؟
به تعبیر من، این نوع برخوردها بستگی به جغرافیا و محیط زندگی زنان دارد؛ طبیعتا در جغرافیای عشایری اسب سواری برای زنان تعریف شده و طبیعی است، اما درشهر نباید این اتفاق بیفتد. موتورسواری هم شامل همین مصداق میشود؛ زنان در پیست و مکانهای مخصوص میتوانند موتورسواری کنند و مشکلی نیست، اما در شهر، طبق عرف و شرع، نمیتوانند این کار را بکنند، چون در سطح جامعه و شهر، مخاطبان، عمومی هستند و در انظار عموم قرار میگیرند و این شرایط شهری برای زنان مخاطرات و آسیبها و مسائل جانبی دیگری در پی دارد. پیست موتورسواری زنان، یک محیط اختصاصی است یا جغرافیای عشایری، ویژگی خاص خودش را دارد، این شرایط را به سطح شهر و جامعه نمیتوان تعمیم داد. در جامعه باید زمینه حفظ حرمت و شان همه شهروندان مهیا و آماده شود، فعلا این شرایط برای موتورسواری زنان در سطح شهر مهیا نیست.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
نه ما و نه خدا از حقالناس نمیگذریم
اگه موتور فی نفسه منع شرعی داره چرا مسلمانان در کشور های دیگه از موتور استفاده میکنن؟ چرا تو ای ایران بانوان ترک موتور میشینن مگه موتور فی نفسه مشکل نداشت؟پس نرک نشستنش هم ایراد داره دیگه! نکنه مثل افعانستان باید یه مرد روی وسایل نقلیه همراهمون باشه تا شما تحریک نشید؟ از اون سیبیلتونم خجالت نمکشید که با دیدن یه خانم روی موتور تحریک میشید؟؟؟